ما حضرت علی علیه السلام را دوست داریم. سخنان او را هم که مانند دانه های مروارید به رشته ای زیبا در آمده بر گردن بلند بالای اندیشه و فکرمان می آویزیم. این آویز زمانی جلوه گر و تلالو فزونتری می یابد که نور عمل بر آن بتابد. آنگاه این درهای سفید، هزار رنگ زیبای الهی از جمال و جلال را باز می تاباند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به ما در طول بیست و سه سال آموخت علی معیار حق است که عَلیٌ مع الحق و الحق مع علی یدور حیث مادار .
علی علیه السلام همراه با حق است و حق نیز همراه با علی علیه السلام است و این حق است که همواره مریدانه به دور علی علیه السلام می گردد. پس هر که را علی علیه السلام بستاید، حقیقتا ستوده الهی است و هر آن را که براند، مغضوب و ملعون اله.
او در کلام خویش بارها امام علی علیه السلام سال ها و بارها آخرین صبح تاریخ بشریت را نوید داده اند و دریا دریا موج امید به پا کرده اند. نهج البلاغه بخشی از این پرده ی آخر را در خود دارد. با امید به دستگیری (باب العلم) که لقب عطا شده از سوی رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به امیر مومنان علیه السلام است.
خطبه ها و کلام حضرت علی علیه السلام که تصویر آخر الزمان با قلم کلام علوی بر لوح جان پاک شما مشتاقان منتظر امام منتظر ترسیم می گردد را برای شما بیان می کنیم.
وَاءَخَذُوا یَمِینا وَ شِمَالاً ظَعْنا فِی مَسَالِکِ الْغَیِّ، وَ تَرْکا لِمَذَاهِبِ الرُّشْدِ، فَلاَ تَسْتَعْجِلُوا مَا هُوَ کَائِنٌ مُرْصَدٌ، وَ لاَ تَسْتَبْطِئُوا مَا یَجِی ءُ بِهِ الْغَدُ، فَکَمْ مِنْ مُسْتَعْجِلٍ بِمَا إِنْ اءَدْرَکَهُ وَدَّ اءَنَّهُ لَمْ یُدْرِکْهُ، وَ مَا اءَقْرَبَ الْیَوْمَ مِنْ تَبَاشِیرِ غَدٍ.یَا قَوْمِ هَذَا إِبَّانُ وُرُودِ کُلِّ مَوْعُودٍ، وَ دُنُوُّ مِنْ طَلْعَةِ مَا لاَ تَعْرِفُونَ.
اءَلاَ وَإِنَّ مَنْ اءَدْرَکَهَا مِنَّا یَسْرِی فِیهَا بِسِرَاجٍ مُنِیرٍ، وَ یَحْذُو فِیهَا عَلَى مِثَالِ الصَّالِحِینَ، لِیَحُلَّ فِیهَا رِبْقا وَ یُعْتِقَ فِیهَا رِقّا، وَ یَصْدَعَ شَعْبا، وَ یَشْعَبَ صَدْعا، فِی سُتْرَةٍ عَنِ النَّاسِ لاَ یُبْصِرُ الْقَائِفُ اءَثَرَهُ وَ لَوْ تَابَعَ نَظَرَهُ، ثُمَّ لَیُشْحَذَنَّ فِیهَا قَوْمٌ شَحْذَ الْقَیْنِ النَّصْلَ، تُجْلَى بِالتَّنْزِیلِ اءَبْصَارُهُمْ، وَ یُرْمَى بِالتَّفْسِیرِ فِی مَسَامِعِهِمْ، وَ یُغْبَقُونَ کَأْسَ الْحِکْمَةِ بَعْدَ الصَّبُوحِ.
ترجمه: گاه به راست رفتند و گاه به چپ ، ولى ، راهشان راه ضلالت بود و دورى از طریق هدایت . پس ، آنچه را که آمدنى است و انتظارش مى رود به شتاب مطلبید و هر چه را، که فردا خواهد آورد، آمدنش را دیر مشمارید. بسا کسى که چیزى را به شتاب مى طلبد و، چون به آن رسد، آرزو کند که اى کاش هرگز نرسیده بود. چقدر امروز به سپیده فردا نزدیک است . اى مردم ، زمان فراز آمدن چیزهایى است که شما را وعده داده اند. و نزدیک است که فتنه اى را، که نمى دانید چیست ، دیدار نماید. بدانید، که از ما هر که آن را دریابد با چراغ روشنى که در دست دارد، آن تاریکیها را طى کند و پاى به جاى پاى صالحان نهد، تا بندهایى را که بر گردنهاست بگشاید و اسیران را آزاد کند و جمعیت باطل را پریشان سازد و پراکندگان اهل صلاح را گرد آورد و این کارها پوشیده از مردم به انجام رساند. آنکه در پى یافتن نشان اوست ، هر چه به جستجویش کوشد، از او نشانى نیابد. پس گروهى در کشاکش آن فتنه ها بصیرت خویش را چنان صیقل دهند که آهنگر تیغه شمشیر را. دیدگانش به نور قرآن جلا گیرد و تفسیر قرآن گوشهایشان را نوازش دهد و هر شامگاه و بامداد جامهاى حکمت نوشند.